شهر خوی سرزمین عرفان اسلامی و معرفت دینی است
تاریخ انتشار: ۵ بهمن ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۶۰۱۷۴۷
معاون استاندار و فرماندار ویژه خوی شهرستان گفت: آرامگاه شمس تبریزی در خوی نشانهای از پیشینه کهن این شهر و غنای حکمت و عرفان اسلامی در این سرزمین و عمق معرفت دینی در این دیار است.
به گزارش خبرگزاری ایمنا از آذربایجانغربی، کریم علینژاد در اختتامیه ششمین جشنواره ملی شمس و مولانا اظهار کرد: امروز باید با برگزاری جشنوارههای ملی و بینالمللی و در این رویدادها نشان دهیم که شمس تبریزی میراث معنوی انسانیت است که میتواند موجب همنوایی انسانها شود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی افزود: شمس تبریزی کیمیاگری است که اگر قدر داشته شود مثل وجود انسان افزون زده امروز را به زر ناب تبدیل میکند، او عارفی است که گستره جغرافیایی زبان فارسی و عرفان اسلامی را روشن ساخته و نابغهای چون مولانا را شوریده و شیفته اندیشه و فلسفه خویش ساخته است.
معاون استاندار و فرماندار ویژه شهرستان خوی از ارادت مردم خوی به شمس تبریزی گفت و ادامه داد: امروز خوی به عنوان دارالقرار شمس تبریزی به خود میبالد که میزبان شمس تبریزی است و الحق والانصاف که مردمان این شهر با برگزاری برنامههای مختلف علمی و فرهنگی و هنری سعی در قدر دانستن این مقام و منزلت هستند.
علینژاد با اشاره به معرفی شهر خوی یادآور شد: شهر خوی که از دیرباز شهر فقاهت به خاطر تولد یافتن حضرت آقای آیتالله خویی مرجع عالی قدر جهان تشیع در آن شهر، شهر رشادت به خاطر بیش از یک هزار شهیدش در دوران دفاع مقدس و شهر پایمردی مردان مرد به گواه تاریخ است.
وی همچنین با اشاره به آرامگاه شمس تبریزی تاکید کرد: انتظار مردم از دولت نیز این است که تکمیل طرح توسعه و ساماندهی آرامگاه شمس تبریزی را با اهمیت دادن به مشارکت خیرین، تسهیل و سرعت دهند.
افزایش مشارکت کنندگان در جشنواره، نشان از کیفیت بالای آن استحسن نصراللهپور، شهردار خوی نیز این مراسم با اشاره میلاد با سعادت امیرالمؤمنین حضرت علی (ع) و روز پدر اظهار کرد: مراسم اختتامیه ششمین جشنواره ملی شمس و مولانا مصادف با شب میلاد حضرت علی (ع) بوده و شور بسیار دل انگیزی برای جشنواره بخشیده است.
وی افزود: در سال گذشته تعداد ۲۸۱ گروه و سالجاری نیز ۳۵۰ گروه در ششمین جشنواره ملی موسیقی شمس و مولانا ثبت نام کردهاند که افزایش ۲۴ درصدی را شاهد هستیم.
شهردار خوی ضمن تشریح اقدامات عمرانی شهرداری خوی گفت: شهرداری خوی در کنار فعالیتهای عمرانی در دو و نیم سال گذشته بودجه خود را متحول کرده و با وجود کرونا و زلزله افزایش بیسابقهای و چشمگیری را شاهد هستیم و نیز مسیرگشاییهای متعدد و بیسابقه در ۲۰ سال اخیر را در سطح شهر بویژه در بافت تاریخی و فرسوده و کمربندی شهید سلیمانی داشتیم.
نصراللهپور ادامه داد: علاوه بر اینکه پروژه فاخر کمربندی شهید سلیمانی نیز در سالجاری افتتاح خواهد شد، همچنین نهضت آسفالت با تأمین قیر رایگان در سالهای اخیر صورت گرفته که در نوع خود بیسابقه بود.
وی تاکید کرد: در عرصه فرهنگی و اجتماعی مدیریت شهری دو ویژه برنامه ارزشمند با باقیان و فرزند خوی را طی سال جاری برگزار کرد که استقبال بسیار خوبی از سوی اهالی مختلف شهر خوی، صنوف مختلف، اهالی دانشگاه و رزمندگان دوران دفاع مقدس قرار گرفته و جزو فعالیتهای شاخص و جزو پروژههای ماندگار فرهنگی مذهبی شهرداری خوی هستند.
گفتنی است، ششمین جشنواره ملی شمس و مولانا از دوم تا چهارم بهمن با استقبال بینظیر مردم فرهنگ مدار خوی برگزار شد.
کد خبر 722993منبع: ایمنا
کلیدواژه: اروميه خوی آذربایجان آذربایجان غربی شعر عرفان موسیقی شمس مولانا فرماندار شهر شهروند کلانشهر مدیریت شهری کلانشهرهای جهان حقوق شهروندی نشاط اجتماعی فرهنگ شهروندی توسعه پایدار حکمرانی خوب اداره ارزان شهر شهرداری شهر خلاق ششمین جشنواره ملی شمس و مولانا شمس تبریزی شهر خوی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.imna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایمنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۶۰۱۷۴۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اگر حکومت دینی برپا نمیشد چه اتفاقی میافتاد؟
پایگاه مرگز ملی پاسخگویی به سوالات دینی، به پرسش و پاسخی پیرامون دلایل ضرورت تشکیل حکومت اسلامی پرداخته که تقدیم علاقهمندان میشود:
پرسش:
اگر حکومت دینی تشکیل نمیشد چه اتفاقی میافتاد؟
پاسخ:
لازمه اقدام به هر عملی، سنجش هزینهها و فواید آن عمل است و باید دید که هزینههای فراوانی که برای برپایی حکومت دینی در ایران ایجاد شده است، خروجی و ثمره خاصی داشته است؟ به عبارت دیگر اگر حکومت دینی برپا نمیشد چه اتفاقی میافتاد و چه ضرورت و تغییری در برپایی حکومت دینی برای ملت ایران ایجاد شده است؟
اگر حکومت دینی برپا نمیشد:
۱. به وظیفه دینی و الهی جامعه عمل نشده بود.
برپایی حکومت اسلامی و بستری که بتواند احکام الهی را جاری کرده و ترقی بخشد، وظیفه مسلمین است. برپایی حکومت در جامعه اسلامی، از امور لازم و وجوب آن قطعی است. برای اثبات ضرورت تشکیل حکومت اسلامی میتوان به ادله قرآنی، روایی و عقلی تمسک کرد. (۱)
۲. اکثر احکام الهی تعطیل، و فساد و اعمال نامشروع فراگیرتر بود.
حکومت نقشی انکارناپذیری در ایجاد بسترها و ضوابط مؤثری در اجرا یا تعطیلی احکام اسلامی و همچنین تربیت دینی و غیردینی جامعه دارد. امام خمینی در لزوم تشکیل حکومت اسلامی بیان داشته است که: «احکام اسلامی اعم از قوانین اقتصادی، سیاسی و حقوق تا روز قیامت باقی و لازمالاجرا است، هیچیک از احکام الهی نسخ نشده، از بین نرفته است.
این بقا و دوام همیشگی احکام، نظامی را ایجاب میکند که اعتبار و سیادت این احکام را تضمین کرده، عهدهدار اجرای آنها شود؛ چه اجرای احکام الهی جز از رهگذر برپایی حکومت اسلامی امکانپذیر نیست. در غیر این صورت، جامعه مسلماً بهسوی هرجومرج رفته، اختلال و بینظمی بر همه امور آن مستولی خواهد شد». (۲) پیش از انقلاب اسلامی، تجربه حکومت غیردینی در ایران، ترویج فساد و فحشا و ایجاد بسترهای فساد زدا و دینزدا بود.
۳. زمینه برپایی و حرکت به سمت تحقق کامل حکومت دینی فراهم نمیشد.
نظام ما دینی است و مرجعیت همهجانبه دین اسلام را در عرصه حکومت و اداره جامعه پذیرفته است. به هر میزان که در اداره جامعه و تدبیر امور کشور به دین مبین عمل گردد، به آن حکومت، دینی گفته میشود.
حکومت دینی ما کامل نیست و ما در مسیر دینی شدن حکومت هستیم نه اینکه حکومت و دولت و جامعه ما کاملاً دینی باشد. چنانچه رهبر انقلاب در این رابطه اعلام کرده است: «ما هنوز به کشور اسلامی نرسیدهایم. هیچکس نمیتواند ادّعا کند که کشور ما اسلامی است. ما یک نظام اسلامی را طرّاحی و پایهریزی کردیم - «ما»، یعنی همانهایی که کردند - و الآن یک نظام اسلامی داریم که اصولش هم مشخص و مبنای حکومت در آنجا معلوم است. مشخص است که مسئولان چگونه باید باشند. قوای سهگانه وظایفشان معیّن است. وظایفی که دولتها دارند، مشخص و معلوم است؛ اما نمیتوانیم ادّعا کنیم که ما یک دولت اسلامی هستیم؛ ما کم داریم. ما باید خودمان را بسازیم و پیش ببریم. ما باید خودمان را تربیت کنیم». (۳)
۴. استبداد و استثماری که بر این ملت سلطه داشت کنار نمیرفت.
تاکنون اثبات شده است که تنها الگویی که در ایران توانسته است در مقابل استبداد و استثمار بهطور کامل تاب بیاورد و تسلیم نشود، الگوی تشکیل حکومت دینی به رهبری فقیه جامعالشرایط است. این حکومت دینی است که به مبارزه و حرکت ملت مشروعیت بخشیده و ایثار آنان برای حفظ ارزشهای دینی و ملی را معنا بخشیده است. این رهبران دینی و ملت دیندار بودهاند که در مواقع حساس و خطرساز، با شدت در راستای حفظ منافع ملی کشور به بذل مال جان خود پرداختهاند.
۵. ترقی جامعه با این شدت نبود.
دین برای سعادت بشر آمده است. به هر میزان که به دین عمل شده است، رشد و ترقی در جامعه حاصل گردیده است. برای نمونه حکومت دینی برای جامعه زنان، نقشی انسانی و غیرجنسی قائل است. این امر موجب شده است که ترقی زنان با کمترین آسیب جنسیتی بهصورت جهشی رخداده و زنان در عرصه تحصیل و تدریس و حضور در عرصهها و مشاغل گوناگون رشدی خیرهکننده را تجربه کنند.
در هشت سال جنگ، ایران با حضور مردم دینمدار برخلاف پیشینه دویستساله خویش، اجازه نداد که هیچ بخشی از کشور از آن جدا گردد؛ اما فساد و فحشا موجب میشود که موانع جدی بر سر راه ترقی کشور ایجاد شود. ضمن اینکه باید توجه داشت که بخش بزرگی از ناکامیهای ما به این دلیل است که دشمنان دین و دولت دینی با تمام توان مشغول ایجاد مانع و سد در مقابل الگو شدن و تقویت یک دولت اسلامی بوده و با ضربات پیدرپی نظامی، امنیتی، فرهنگی و اقتصادی خسارات سنگین و قابلتصوری را در راه تحقق این اهداف ایجاد کردهاند. در واقع تنها این دین نیست که عامل و منشأ شرایط موجود در ایران باشد.
۶. ایرانیان در الگوهای غربی و شرقی هضم میشدند.
حکومت دینی الگویی فارغ از الگوهای حاکم بر عالم بود که نتیجه آن قتل و تجاوز مستکبران و ابرقدرتها به مستضعفان عالم است. الگویی که یاد میدهد که یا باید غارت شوی یا باید با غارتگر همراهی کنی. الگوی حکومت دینی، نفی سلطهجویی و سلطهپذیری است. در الگوی دینی عدم همراهی با مستکبران عالم، یک وظیفه شرعی است.
نتیجه:
حکومت دینی بسترساز ترقی و تمدن است و به هر میزان که به احکام دین مبین عمل گردد ترقی و تمدن حاصل میشود. عدم تشکیل حکومت دینی به معنای ترک تکلیف جامعه ایمانی و تعطیلی احکام اسلامی و انسداد ترقی معنوی و مادی صحیح جامعه و هضم شدن در الگوهای منحرف حاکم برجهان است.
پینوشتها:
۱. ر.ک: همتی، همایون، سنت و سیاست در اسلام، تهران، آوای نور، ۱۳۷۳ ش، ص ۳۸.
۲. خمینی، سید روحالله، کتاب بیع، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)، ۱۳۸۸ ش، ج ۲، ص ۴۶۱.
۳. خامنهای سید علی، بیانات در دیدار کارگزاران نظام، خامنهای دات آی آر، ۱۲ آذر ۱۳۷۹، https://khl.ink/f/۳۰۳۹